اولين تابستان نهال جونم
اي اولين تابستوني بود كه در كنارت زيباترين تابستون وتجربه ميكردم در اين دوماهي كه گذشت با اينكه خيلي كوچولو بودي هنوز ولي من وبابايي 👫طاقت نياورديم وشما رو ميبرديم پارك👪 تقريبا هفته اي يه بار ميبرديم حقدر هم ياري ميكردي وخوشت اومده بود وذوق ميكردي وبر خلاف تصور ما ,فكر ميكرديم هنوز خيلي كوچيكيو احتمالا گريه كني ولي خداروشكر اين طور نبود وكلي با اين كارت مارو خوشحال كردي ومايه افتخارمون بودي👏 اولين بار رفتيم سرزمين عجايب وبعد قلعه سحر اميز كه اونجا تو صف قطار واستاده بودي تا نوبتت بشه خيلي بامزه شده بود ي حتما عكسش وميزارم باهم كشتي سوار شدي با اينكه خيلي تمون ميخورد ولي ريلكس كنارم نشسته بودي🙊چندبار ي هم ...
نویسنده :
مامان نسرين
13:24